کوچه

ساخت وبلاگ
تو به من خندی ودی و نمی دانستیمن به چه دلهره از باغچه همسایهسیب را دزدیدم باغبان از پی من تند دوید سیب را دست تو دیدتو به من خندیدی و نمی دانستیمن به چه دلهره از باغچه همسایهسیب را دزدیدم باغبان از پ کوچه...
ما را در سایت کوچه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ganjinehyeadab بازدید : 140 تاريخ : چهارشنبه 5 دی 1397 ساعت: 0:24

من به تو خندیدم؛چون که می دانستم؛تو به چه دلهره از باغچۀ همسایه سیب را دزدیدی؛پدرم از پی تو تند دوید؛و نمی دانستی باغبان باغچۀ همسایه؛پدر پیر من است؛من به تو خندیدم؛تا که با خندۀ خود پاسخ عشق تو را کوچه...
ما را در سایت کوچه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ganjinehyeadab بازدید : 85 تاريخ : چهارشنبه 5 دی 1397 ساعت: 0:24

        با محبت شاید، با خشونت هرگز وسخت آشفته و غمگین بودم…به خودم می گفتم:بچه ها تنبل و بد اخلاقنددست کم می گیرنددرس ومشق خود را…باید امروز یکی را بزنم، اخم کنمو نخندم اصلاتا بترسند از منو حسا کوچه...
ما را در سایت کوچه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ganjinehyeadab بازدید : 107 تاريخ : چهارشنبه 5 دی 1397 ساعت: 0:24

باد سرد آرام بر صحرا گذشت -- سبزه زاران , رفته رفته , زرد گشتباد سردی آرام آرام درصحرا وزید و کم کم سبزه ها و چمن زارها زرد شد (منظور نزدیک شدن فصل پاییز)تک درخت ناروَن, شد رنگ رنگ -- زرد شد آن چتر کوچه...
ما را در سایت کوچه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ganjinehyeadab بازدید : 133 تاريخ : چهارشنبه 5 دی 1397 ساعت: 0:24